شروع زندگی اجتماعی

هر اتفاقی در زندگی تنها یکبار اتفاق می افته چه شیرین و چه تلخ 

شیرینی یکسری از اتفاقات تا اخر عمر با ما میمونن و دیدن این صحنه ها همیشه در ذهن و یاد ما باقین . 

چه روزی بود امروز 

البته دفعه دومی بود که این روز رو تجربه میکردم 

دفعه قبل یادمه برای سپهر کلی اشک هم ریختم . اما امروز با اینکه خیلی هیجانزده بودم فقط سعی میکردم ارامش و شادی رو به سوگندم منتقل کنم تا این روز برای اون هم یکی از بهترین روزهای زندگیش باشه .بااینکه سعی میکرد تو نگاهش ارامش داشته باشه اما خیلی چیزا توش بود نگرانی اضطراب اما از اینکه اون هم دوست داره تا تو چشم من خیره بشه لذت میبرم .انگار با نگاهمون با هم حرف میزنیم . 

 

 
قربون اون چشمای خوشگل معصومت بشم 

عزیز ترینم شروع دوره بزرگ شدن رو بهت تبریک میگم 

برای کیوانه جانم

عکس غروب,عکس طلوع خورشید,عکس آفتاب

بی توخوش نیست دلم بی تو ای محرم راز
چه کنم با گل سرخ ؟
چه کنم با گل ناز ؟


تک و تنها چه بگویم به بهار ؟ 
گر سراغ از تو گرفت چه بگویم به نسیم ؟
گر بهاران پرسد : 
« لاله زار تو کجاست » ؟


من پر از عطر خوش هم نفسی
تو چرا تنهائی ؟ 
غمگسار تو کجاست ؟
من و این سینه تنگ من و پائیز غم آلوده درد 
همدمم سایه تنهائی خویش بی بهار رخ یار
تک و تنها چه بگویم چه بگویم به بهار ؟


بی تو ای راحت جان با دل شیدا چه کنم 
با جهانی غم و حسرت من تنها چه کنم
عشق و بی تابی من مایه بدنامی توست 
با تو پاکیزه تر از گل من رسوا چه کنم
در پی گمشده ای گرد جهان می گردم


ای خدا گر نشد این گم شده پیدا چه کنم 
مردمان قطره آبی به کف آرند و خوشند
من که مردم زعطش برلب دریا چه کنم
گرچه امروز مرا نیست زپی فردائی 
گرنبندم دل از امروز به فردا چه کنم
روی برتافت زمن آنکه جهان هست 
بعد از این گر نکنم پشت به دنیا چه کنم


شاعر:علی .ا.ذ

از وبلاگ :مجموعه اشعار و ترانه های زیبا 


پ.نوشت:

کیوانه جانم دوست خوب و عزیزم از بودنت از همراهیت و از دوستیت در این سالها بسیار مشعوفم .چقدر خوبه که تو رو دارم 

تولدت مبارک

خوب میدونم تولدت 25 شهریوره دیدم نازی تبریک گفته منم هول شدم زودتر بگم. یاد تولد دوسال پیشت بخیر که با هم بندر انزلی بودیم  انگار شروع دوستیمون از همون زمان بود نه؟

ازدواج موقت


اهنگ فراموشی




یادمه یه روز که رفتم سرکار همکار هم اتاقیم که خانمی بود سه چهار سال از من بزرگتر و مجرد بود - حدودا 35 ،36 سالی اون زمان داشت - با خوشحالی بهم گفت شنیدی قرار شده ازدواج موقت ازاد بشه و مردها اجازه ازدواج با چند زن رو یک زمان با هم داشته باشن . گفتم : نه نشنیدم کی گفته گفت پیشنهاد فراکسیون زنان مجلس بوده و ایشالله ! موافقت میشه . خندیدم و گفتم مگه اقایون ایرانی تا به حال به یک زن قانع بودن گفت خوب بالاخره چیزی که قانونی بشه با مخفیانه انجام دادنش زمین تا زمان فرق داره . توی اون روزا خیلی نسبت به این پیشنهاد کفری شدم و فکر کردم این اعضا فراکسیون در راستای  پیشبرد "اهداف زنان ه" یا  "اهداف مردان " . اما امروز میخوام به موضوع جور دیگه ای نگاه کنم .

در کشوری که حکومت آن اسلامی است و همه مردمانش چه تحصیلکرده و چه بیسواد با  صدای اذان این دین به دنیا میان و با این صدای نماز این دین از دنیا میرن و چه بخوایم و چه نخوایم فرهنگ و کیش و مرام ما آمیخته به دین اسلامه ، شاید یکی از راهکارهای همگن سازی در اصلاح رفتارها با توجه به ارتباط افراد با دنیایی بیرون از دنیای اسلام و یا همان هجوم فرهنگی که اقایان این نام را روش گذاشتن  میتونه ازدواج موقت باشه .

 وقتی دونفر با عقد قرارداد ازدواج به طور دائم زندگی رو با هم شروع میکنن و بعد از مدتی متوجه عدم تفاهم در رفتار و زندگی باهم میشن و به دلیل وجود منافع مشترک مثل بچه ،خونه ، و چیزهای دیگر مجبور به این زندگی مشترک اجباری که هر روزش عین مرگه میشن و یا به فکر طلاق می افتن که برای رسیدن به این جدایی انچنان قواعد و مقررات دست و پا گیر وجود داره -- بخصوص برای زنان ---که یا تن به ادامه مرگ تدریجی و زندگی با زجر رو میدن و یا مجبور به گذشت از حق و حقوق قانونی خود میشن . به نظر پیدا کردن یک راهکار مناسب به جهت جلوگیری از معضلات و مشکلات اجتماعی مثل اعتیاد فساد فحشا بیماریهای روانی و....واجب و لازمه .

در کشورهای توسعه یافته یک زن و مرد این اجازه رو دارن که با هم مدتی رو زندگی کنن و وقتی متوجه شدن که واقعا به  درد هم میخورن و اخلاق و سلیقه هاشون  شبیه هم هست تن به ازدواج میدن و اگه یه وقت بعد از ازدواج هم بفهمن که دیگه زندگی شون در یک راستا ادامه نداره هردو طرف با داشتن حق و حقوقی یکسان بدون درگیری قانونی از هم جدا میشن . 

حالا به کشور خودمون نگاهی بندازین . ما مسلمان هستیم و شروع زندگی مشترکمون رو با خوندن یک صیغه عربی شروع میکنیم که به فارسی همان میشود که "آیا حاضری با فلانی زندگی مشترک خود را شروع کنی ؟".

 با شروع آن زندگی داماد و عروس با سبک و سیاق اسلامی و فرهنگ خاص شهر و منطقه خود دست در دست هم به امید یک زندگی که با لباس سفید شروع شده و با لباس سفید پایان میپذیرد، شکل میگیرد . اگر یک زن جنسی از اموال مرد در نظر گرفته شود این به این معنی است که مرد اجازه دارد تا زمانی که زن توانایی زایش و همراهی درهمخوابگی با وی را داشته باشد و به امور منزل و کودکان مرد رسیدگی نماید از اون نگهداری کند و اگر این توانایی ها را از دست داد اجازه طلاق دادنش و یا کنار گذاشتن و عقد قرارداد با زن دیگری را داشته باشد . 

حالا بیاید از این منظر به موضوع نگاه کنیم که اگر در ازدواج موقت قواعد و مقرارت صحیحی به وجود امده و هر فرد به جای ازدواج دائم با ازدواج موقت وارد زندگی شود و کلیه حق وحقوق و منافع بوجود امده در طول این قرار داد  به طور یکسان بین زن و مرد تقسیم گردد و هیچ یک از طرفین این قرارداد بطور یک طرفه اجازه تمدید و یا لغو این قرارداد را نداشته باشند و در طول این قرار داد هیچیک از طرفین حق عقد قرارداد  با فرد دیگری را نداشته باشند بسیاری از این مشکلات حل و فصل خواهد شد . چه بسیار افرادی که چون جبری در ادامه زندگی نمی بینند و یا حق و حقوق قانونی خود را از دست رفته نمیبینند علاقه ای به فسخ و یا عدم تمدید آن نمی دانند . 

تجربه به همه ما ثابت کرده موضوعی که با جبر و فشار و زور پایه گذاری شود نتیجه به سامانی نخواهد داشت و حذف این ایتم- زور و جبر و یکسو نگری - از روش زندگی افراد کمک بزرگی در ایجاد امنیت و ارامش در بین مردم خواهد بود . آزادی در عمل به معنای بی قانونی نیست که این چه بسا باعث بروز ناهنجاری ها و انارشی هایی در جامعه شده و بروز مشکلات اجتماعی زیادی در زندگی مردم خواهد بود . 

شاید این روش به سلیقه خیلی از دوستان که به ازادی در افکار و عقاید و ازادی در روابط معتقدند خوش نیاید و اشکالات زیادی را نیز به همراه داشته باشد ولی به نظر من تنها در تغییرات اهسته و گام به گام میتوان به جامعه ایده ال بدور از هر گونه زور و حق کشی و استبداد رسید و با رفتارها و اعمال انقلابی و تغییرات ناگهانی تنها به نابسامانی ها دامن زده خواهد شد  .



چقدر جایت خالی بود


چقدر مهر خوب است چقدر دوستی زیباست چقدر باهم بودن و با هم شاد بودن قشنگ است .

دوروز سرشار شدم از مهر ،دوستی و شادی .

آی زندگی سرشار شدم از تو .

دوستت دارم زندگی 


پ.ن :چقدر جای همه شما خالی بود . همه شما . تک تک شما